به گزارش مشرق، از شواهد و قرائن اینطور برمیآید که ویلموتس خیلی زودتر از آنچه تصور میشد به پایان خط رسیده است. چیزی شبیه موقعیت او در تیم ملی ساحل عاج که بعد از 8 بازی و تحمل 5 شکست، فدراسیون ساحل عاج را قانع کرد که ویلموتس گزینه مناسبی برای آنها نیست. حالا مربی اسبق تیم ملی بلژیک بعد از 6 بازی و شکست مقابل بحرین و عراق در موقعیتی قرار گرفته که فدراسیون فوتبال ایران در بیانیهای میگوید «مذاکره برای جانشینی ویلموتس را نه تأیید میکنیم و نه تکذیب».
اما فراتر از این تأیید و تکذیبهای دیپلماتیک، واقعیت این است که بعد از نتایج ناامیدکننده تیم ملی در منامه و امان، مذاکره برای جانشینی ویلموتس به جریان افتاده و فدراسیون امیدوار است از یک سو قرارداد سنگین این مربی را به شکلی عادلانه فسخ کند و از سوی دیگر رضایت برانکو را برای هدایت تیم ملی جلب کند. طبعاً مورد دوم، کار چندان سختی نباید باشد. برانکو پیش از این هم تمایل خود را برای مربیگری در تیم ملی اعلام کرده بود و احتمالاً آنچه باعث شده خبر مذاکرات محرمانه با برانکو همچنان مخفی بماند، این است که هنوز راهکاری عملی برای فسخ قرارداد ویلموتس پیدا نشده.
بیشتر بخوانید:
رقیب برانکو برای رسیدن به پرسپولیس و تیم ملی
اینکه فدراسیون بخواهد نیمکت تیم ملی را امروز به برانکو تحویل دهد، باز هم با موجی از حملات مواجه خواهد شد. واقعیت این است که خطر حذف زودهنگام از جام جهانی2022، تیم ملی را تهدید میکند. شاید در این موقعیت وداع پیش از موعد با مارک ویلموتس تصمیمی عاقلانه باشد اما فدراسیونی که شش ماه پیش از بیم انتقادات هواداران سرسخت کیروش (که وجه مشترک آنها نفرت از برانکو بود) این گزینه کاملاً در دسترس را رها کرد و سراغ مربیای رفت که تقریباً هیچ نقطه روشنی در کارنامهاش نداشت، امروز دوباره به روز اول خرداد برگشته. روزی که میتوانست با تصمیمی شجاعانه، فضای دوقطبی ایجاد شده کیروش- برانکو را نادیده بگیرد و مربی پرسپولیس را به عنوان مربی تیم ملی انتخاب کند.
بحث بر سر این نیست که برانکو مربی خوبی است یا نه؟ و اینکه کیروش مربی بهتری است یا برانکو؟ قبل از اینکه شروع به این پرسشها کنیم، اول باید با واقعیتهای موجود روبهرو شویم و کمی از فضای انتزاعی هواداری فاصله بگیریم. واقعیتهای غیرفوتبالی که امروز شرایطی را برای فوتبال ایران پدید آورده که مسائل پیش پا افتادهای مثل پرداخت حقوق یک مربی، هزار و یک دشواری دارد. اگر شرایط خاص و محدودیتها وجود نداشت، شاید دهها گزینه کارآمدتر از برانکو برای مربیگری تیم ملی ایران پیدا میشد اما چه خرداد 98 و چه آذر 98، محدودیتهایی که به ما تحمیل شده این امکان را از فوتبال ایران میگیرد که گزینههای زیادی برای نشاندن روی نیمکت تیم ملی داشته باشد. این حقیقتی غیرقابل انکار است که اگر همین وضعیت، 8 سال پیش وجود داشت امکان به خدمت گرفتن کارلوس کیروش، چیزی نزدیک به صفر بود. در شرایط فعلی، به جای بلندپروازی و رویاپردازی اول باید به موانع و محدودیتها فکر کنیم و با درنظر گرفتن این فاکتورها، برانکو یک انتخاب «مناسب» و نه لزوماً آرمانیترین انتخاب برای امروز تیم ملی است. برانکو در سه مقطع در فوتبال ایران کار کرده، نسبت به گزینههای رویایی تیم ملی دستمزد کمتری دارد و اتمسفر فوتبال ایران را به خوبی میشناسد. شاید اگر هرکس دیگری رئیس فدراسیون بود، اولین گزینهای که به آن فکر میکرد، مربی تیمی بود که سه فصل قهرمان لیگ شده.